جهان اسلام، مشتمل بر 57 کشور مسلمان، ظرفیتی بینظیر از توانمندیها و پتانسیلهای انسانی و طبیعی است که در حال حاضر با جمعیتی بیش از 6/1 میلیارد نفر، حدود 23 درصد جمعیت جهان و با گسترهای به وسعت بیش از 31 میلیون کیلومتر مربع، حدود 22 درصد از مساحت خشکیهای زمین را در بر میگیرد.
نتایج بررسی مراکز تحقیقاتی معتبر جهان نشان میدهد که مسلمانان با داشتن جوانترین جمعیت دنیا، سریعترین رشد را در میان گروههای جمعیتی دینی جهان دارند و انتظار میرود تا سال 2050 میلادی با رشدی کم نظیر، از 6/1 میلیارد نفر فعلی به حدود 76/2 میلیارد نفر یعنی 30 درصد از کل جمعیت جهان برسند.
جغرافیای بینظیر جهان اسلام، به شکل مستطیلی از کرانههای اقیانوس اطلس و شمال آفریقا تا آسیای میانه، جنوب غربی آسیا، بخش بزرگی از هند، بنگلادش و کشورهای جنوب شرق آسیا و در حقیقت بخش عمدهای از قارههای آسیا، آفریقا و نیز بخشی از اروپا را شامل میشود. مساحت جهان اسلام حدود سه برابر قاره اروپا و نزدیک به چهار برابر وسعت قاره اقیانوسیه است.
این گستره مناسب جغرافیایی، موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک را به کشورهای حوزه جهان اسلام بخشیده است، بهطوری که مهمترین گذرگاههای عبور اجباری جهان مانند تنگههای هرمز، باب المندب، مالاکا، بسفر، داردانل و کانال سوئز همگی در جغرافیای کشورهای اسلامی هستند. خواستگاه اصلی اسلام و محل کنونی قرار گرفتن بخش اعظمی از جمعیت مسلمانان جهان یعنی منطقه غرب آسیا نیز از مهمترین مناطق ژئوپلیتیکی جهان است که نه تنها محل تلاقی سه قاره از لحاظ جغرافیایی و محل تلاقی سه دین بزرگ یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت است، بلکه از غنیترین ذخایر انرژی در مقیاس جهانی برخوردار است.
غنای منابع نفت و گاز در این منطقه چنان است که از مجموع ده کشور برتر از لحاظ ذخایر نفت دنیا، هفت کشور این لیست جزو کشورهای اسلامی هستند که چیزی حدود 75 درصد از کل ذخیره نفت جهان و نیز حدود 57 درصد ذخایر شناخته شده گاز جهان را تشکیل میدهند. وجود این منابع عمده انرژی در مقیاس جهانی از پتانسیلهای قدرتمند ژئواکونومیکی جهان اسلام است.
علاوهبر موقعیت برجسته ژئوپلیتیکی و ژئو اکونومیک، مشترکات مهم وگسترده دینی مانند اعتقاد به یک خدا، یک کتاب آسمانی، یک پیامبر، یک قبلهگاه، و نیز آداب عبادی مشترک مانند نماز، روزه، حج و... و همچنین قرابتها و ارتباطات تاریخی و تمدنی، موقعیت ژئوکالچر بینظیری را به جهان اسلام بخشیده است.
بنابرین با نگاهی راهبردی و جامعنگر، میتوان دریافت که جهان اسلام پتانسیل قابلتوجهی از مولفههای تشکیل یک بلوک قدرت جدید را در جهان داراست.
برخورداری از جمعیت رو به رشد جوان، مشترکات فرهنگی، بافت تمدنی، کلیت جغرافیایی منسجم، منابع چشمگیر خدادادی، همخوانی قابلیتهای ژئوپلیتیک و ژئو اکونومیک، مهیا بودن زیر ساختهای تبادلی منطقهای و فرا منطقهای، فراهم آمدن بسترهای ارتباطی نوین و تعامل فزاینده و همافزا، قرار گرفتن در کانون تحولات موثر بر روندهای جهانی و نیاز فطری جوامع اسلامی، ظرفیتی ممتاز و بینظیر برای تبدیل شدن به بلوک قدرت جهانی در افق 1440 شمسی است.
ممکن است تصور تولد چنین بلوک قدرتی در حال حاضر دور از ذهن به نظر برسد؛ زیرا در حال حاضر چهره فعلی و تصویر آینده جهان اسلام مورد تخریب و تضعیف قرار گرفته است. از یک سو در درون جامعه اسلامی عدم آگاهی نسبت به ظرفیتهای موجود و قابلیتهای آیندهساز، موجب ناآگاهی و اهمال در حرکت به سمت بالفعل نمودن پتانسیلها گشته است. از سوی دیگر تعصبات کور و اختلافات دینی، مذهبی، قومی و سرزمینی و نیز جمود فکری و دنیاطلبی برخی از حاکمان کشورهای اسلامی نیز چهرهای نامطلوب از روابط کشورهای اسلامی را نشان میدهد.
منفعت طلبی قدرتهای استعماری، دخالتهای نامشروع و سیاستهای خصمانه آنها در قبال کشورهای اسلامی موجب بروز بحرانهای متعدد و بیثباتی در جهان اسلام شده است و بازنمایی جنایتهای افراطگرایان و تروریستهای ساخته سازمانهای اطلاعاتی برخی از کشورهای غربی به عنوان نماد اسلام در بنگاههای رسانهای و تبلیغی غرب، چهرهای خشن و خوفناک را از اسلام برای بخش اعظمی از افکار عمومی جهانیان آفریده است.
برآیند این عوامل داخلی و خارجی، موجب عقب ماندگی و عدم توسعه یافتگی و محدود ماندن کشورهای اسلامی به مرزهای ساختگی "دولت- ملت" و غفلت از حرکت به سوی مفهوم "امت اسلامی" یا "امت واحده" شده است.
با این همه باید توجه داشت که وجود مشکلات داخلی و خارجی، دلیلی بر عدم امکان همگرایی و یا به حداقل رساندن اختلافات در سطوح استراتژیک نیست. البته درک و تبیین این موضوع و یافتن راهکارهای عملی، نیاز به همفکری اندیشمندان و متفکران و نخبگان جهان اسلام دارد.
رفاه، توسعه و همگرایی جهان اسلام نیازمند آگاهی بخشی وسیع به ملتها و نخبگان حاکم نسبت به نقاط قوت و ضعف، چالشها و فرصتهای جهان اسلام و نیز مطالعه نظاممند آینده است.
به دلیل اهمیت موضوع، تا کنون کتب، مقالات و تحقیقات زیادی انجام شده و نیز همایشهای متعددی برگزار شده است. اما نقطه اشتراک اکثر این مطالعات، پسینی بودن و فقدان رویکرد آینده پژوهانه است. دینامیک پیچیده منطقه و خلاء وجود تصویری دقیق بر پایه ی مطالعات روشمند از آینده های محتمل و مطلوب پیش رو، تصمیمسازی و تدوین استراتژی برای آینده را با مشکل مواجه نموده و هزینه تصمیمات کلان را افزایش داده است. جمهوری اسلامی ایران بعنوان قدرت منطقه ای که بطور فعالانه در تحولات منطقه حضور داشته و مدام در حال تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از این تحولات است، لاجرم نیازمند شناخت تحولات حال و آینده، و تدوین استراتژی برای آیندههای محتمل و ریل گذاری برای آینده مطلوب است. برای دستیابی به این مهم،همایش "آینده جهان اسلام در افق 1414 ش" به همت موسسه آینده پژوهی جهان اسلام و با همکاری دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.